اسرائیل به جنگ مصر میرود؟
قاره آفریقا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شروین طاهری| نتانیاهو و شرکایش که در بنبست 114 روزه غزه گیر افتادهاند، آرزو میکردند لااقل محور ارتباطی 14 کیلومتری فیلادلفی در مرز جنوبی فلسطین با مصر هم تبدیل به یک بنبست شود. تونلهای نامرئی مقاومت اما در این نقطه باعث شدهاند حصر غزه قهرمان کامل نشده و ارتباط باریکه با جهان بیرون حفظ شود.
آنچه در هفتههای اخیر در محور فیلادلفی جریان داشته، مصداق عینی جنون صهیونیستهای افراطی کابینه قدس اشغالی است، چرا که ارتش جنایتکار عبری را پس از استیصال در قطع کردن خطوط پشتیبانی حماس و جهاد اسلامی از سمت سینا، در شرف آغاز جنگ مرزی با مصر قرار داده است. در این صورت اسرائیل وارد جنگ همزمان با پنجمین جبهه عربی پس از فلسطین، لبنان، سوریه و یمن خواهد شد. این میتواند نشانهای باشد از شکست سیاستهای منطقهای رژیمی که با وجود مدعای عادیسازی روابط با همسایگان عربی، روزبهروز روابطش با آنها خصمانهتر میشود. میتوان به کنایه گفت اسرائیل در حال عبور از توافق «آبراهام» به سوی تخاصم «شائول» است.
نتانیاهو و فاشیستهای لیکود در کابینه ائتلافیاش، 114 روز پیش جنگی وحشیانه را علیه غزه به راه انداختند با این ادعا که بزودی با تسلط کامل بر این باریکه بسیار کوچک 4500 هکتاری و 2.5 میلیون نفری، پرونده گروههای مقاومت اسلامی قدرتمند مستقر در آن یعنی گردانهای قسام (شاخه نظامی جنبش حماس) و گردانهای قدس (شاخه نظامی جهاد اسلامی) را خواهند بست.
امروز اما در حالی که تنها یک هفته به 4 ماهه شدن این جنگ یکطرفه باقی مانده، رژیم اشغالگر به زعم حکم اخیر دادگاه دیوان بینالمللی دادگستری لاهه، با وجود ارتکاب «کشتاری فجیع» که حالا دیگر حتی در اروپا و آمریکا هم آن را نسلکشی میخوانند، نه تنها به هدف اعلامی خود نزدیک هم نشده و در بنبست نظامی گیر افتاده، بلکه با آن جنایات عریان، حامیان غربی خود را هم زیر فشار جامعه بینالملل در بنبست دیپلماتیک قرار داده است.
در چنین شرایطی، نتانیاهو و شرکای صهیونیست تجدیدنظرطلبش، گیج و منگ از شکست راهبردی در غزه، به دنبال مقصران جدید میگردند تا افتضاحی را که به بار آوردهاند گردنشان بیندازند.
تنها محور مواصلاتی زمینی غزه که به سرزمینهای اشغالی ختم نمیشود، مرز 14 کیلومتری فیلادلفی در جنوب باریکه است.
با وجود چند عملیات مختلف از 2 سوی مرز طی سالهای گذشته توسط رژیم صهیونیستی و مصر، همچنان چالش اصلی اسرائیلیها یعنی جریان مداوم انتقال کالا، تسلیحات، فناوری، پرسنل و پول به داخل غزه از بخش نامرئی این کریدور ادامه دارد.
رژیم بارها اقدام به هدف قراردادن اماکنی کرده که مدعی است دپوهای تسلیحاتی و بویژه موشکی حماس و جهاد اسلامی فلسطین بودهاند اما موج راکتهایی که از داخل غزه شلیک میشوند نامتناهی به نظر میرسد و این طرف اسرائیلی را به استیصال کشانده است. صهیونیستها انگشت اتهام را به سوی شبهجزیره سینا در آن سوی مرز مصر دراز کردهاند، آن هم در حالی که مواضع و منافع حیاتیشان زیر باران موشکها و پهپادهای مقاومت از سمت لبنان، سوریه، عراق، یمن و خود غزه قرار دارد.
اصطلاح دالان فیلادلفی سال 1982 پس از انعقاد پیمان صلح بین رژیم اسرائیل و دولت انور سادات و متعاقب آن تعیین مرزهای فلسطین اشغالی و مصر پدیدار شد. بر اساس این توافق، هر 2 طرف نیروهای خود را در امتداد این خط 14 مستقر کردند اما سال 1987، در جریان انتفاضه اول، مجاهدان فلسطینیشروع به حفر تونلهایی در زیر این محور کردند که از طریق آن کالا، سلاحها، مبارزان و پول را به داخل غزه قاچاق میکردند.
سال 2005 زمانی که رژیم صهیونیستی 17 شهرک خود را از نوار غزه تخلیه و کنترل این محور را به تشکیلات خودگردان فلسطین واگذار میکرد، گروههای مقاومت اسلامی از قبل صدها تونل به سمت سینا در اختیار داشتند و تعداد آنها همچنان رو به افزایش گذاشت، بویژه پس از اینکه جنبش حماس در سال 2007 با یک انتخابات دموکراتیک قدرت قانونی را در این منطقه به دست گرفت.
دکتر الی کارمون، پژوهشگر اسرائیلی ارشد موسسه بینالمللی مبارزه با تروریسم، معتقد است در ابتدا دولت مصر - در زمان مبارک – هیچ تلاش قابل توجهی برای بستن توقف این کریدور زیرزمینی انجام نداد چون بازار غزه منافع اقتصادی زیادی برای هر 2 طرف فلسطینی و مصری داشت.
او میگوید: «در آن زمان حماس زرادخانه تسلیحاتی خود را با ترافیک سلاح، پول و فناوری تقویت کرد، همچنین در همان زمان مستشاران و تکنیسینهای ایرانی و حزبالله لبنان از این کریدور وارد غزه شدند و به مهندسان حماس درباره چگونگی توسعه صنایع مختلف آموزش دادند».
سپس سال 2011، متعاقب انقلاب مصر و سرنگونی حکومت طولانی حسنی مبارک، فعالیتهای تکفیریها هم در شبهجزیره سینا رشد یافت. حملات تروریستی علیه نیروهای مصری به یک پدیده عادی تبدیل شده بود، بویژه پس از 2014، زمانی که داعش کنترل اکثر گروههای مسلح تکفیری را در این شبهجزیره به دست گرفت و به اصطلاح ولایت سینا را تاسیس کرد.
این گروهها علیه دولت تازهتاسیس ژنرال عبدالفتاح سیسی اقدام میکردند و ارتش مصر را هدف قرار میدادند. در نتیجه قاهره به مبارزه با آنها پرداخت و با تقویت نیروهایش در سینا، عملیات ضدتروریستی را آغاز کرد. دولت مصر به واسطه همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی، حماس و جهاد اسلامی را هم در زمره گروههای تروریستی شناسایی کرده و به صدها تونل که غزه را به مصر متصل میکردند، آب بست. با این حال کریدور نامرئی هیچگاه به طور کامل تعطیل نشد. در این میان انگیزههای ضدصهیونیستی و احساسات عربی فرماندهان و سربازان غیور مصری عاملی بود تا عملیاتی که از مرکز قاهره هدایت میشد به نتایج مطلوب نرسد. مصریها اینگونه دین خود را به مقاومت فلسطین ادا کردند. همان زمان که دولت سیسی، عملیات به آب بستن تونلهای حماس را در بوق و کرنا کرده بود، کارشناسان امنیتی اسرائیلی ابراز تردید میکردند که تمام تونلها از بین رفته باشد. حتی برآورد آنها این است که پس از عملیات توفان الاقصی، علاوه بر واردات نیازهای اولیه و اسلحه و نیرو به داخل غزه، اسرای اسرائیلی از طریق محور فیلادلفی به صحرای سینا فرستاده شدهاند. به همین دلیل است که در هفتههای اخیر، برخی سیاستمداران صهیونیست و در راس آنها نتانیاهو به خشم آمده و نظارت ارتش مصر بر این محور را نامطمئن خواندهاند. آنها با اعلام اینکه باید کنترل کامل مسیر فیلادلفی مجددا در اختیار رژیم اشغالگر قرار بگیرد، در واقع باب یک جنگ جدید مرزی با بزرگترین ملت عربی را باز کردهاند.
البته کارمون معتقد است رژیم صهیونیستی قصد اشغال این منطقه را ندارد و فقط میخواهد حضور نظامی خود را در این محور تقویت کند.
او معتقد است بازپسگیری این منطقه به خاطر توافق صلح میان رژیم و مصر بسیار دشوار خواهد بود اما در حالی که افراطیهای دست راستی موتلف نتانیاهو -امثال بن گویر- ایده اشغال غزه یا شهرکسازی مجدد در آنجا را عربده میکشند، به نظر نمیرسد رویکردی منطقی بر کابینه حاکم باشد.
این افراطیها درک نمیکنند به چالش کشیدن تمامیت ارضی مصر حتی به اندازه یک نوار 14 کیلومتری میتواند آتش خشم ملت مصر را شعلهور کند و راهبردیترین رابطه همسایگی اسرائیل خراب شود.
همزمان در مصر نیز برخی نگران میزان جنونآمیز بودن اقدامات بعدی حاکمان اسرائیل هستند. هانی سلیمان، مدیر اجرایی مرکز عربی تحقیقات و مطالعات (ACRS) در قاهره، میگوید سخنان نتانیاهو درباره محور فیلادلفی، به منزله زمینهسازی برای اقداماتی در نوار مرزی با غزه است. از جمله مذاکره با آمریکاییها برای تامین بودجه و ساخت دیوار زیرزمینی در سمت مصر به عمق یک کیلومتر و طول 13 کیلومتر که به حسگرها و سایر فناوریها مجهز بوده و امکان شناسایی حفاریهای زیرسطحی را فراهم آورد.
مشکل اینجاست که نه مصریها زیر بار چنین طرحی میروند، نه فلسطینیها و نه افکار عمومی منزجرشده جهان عرب.
اولا در سطوح سیاسی و امنیتی، مقامات قاهره چنین پروتکلی را امضا نخواهند کرد، چون جنایتهای اسرائیل در غزه تحت عنوان مبارزه با تروریسم، اعتماد اعراب به هرگونه اقدام شفاف از جانب آنها را زایل کرده است.
ثانیا تشکیلات خودگردان حق کامل برای اعتراض به این پروژه را دارد. آنها میتوانند ادعا کنند اشغال محور فیلادلفی با توافقنامه اسلو مغایرت دارد و حاکمیت آنها بر اراضی فلسطینی را به چالش میکشد. بویژه حالا که دوباره بحث 2 دولتی توسط کشورهای غربی مورد حمایت قرار گرفته، بحث اراضی فلسطینی داغتر از قبل شده است.
ثالثا افکار عمومی مصر و جهان عرب علیه هر نوع همکاری با رژیم صهیونیستی حساس شده است. نظرسنجی اخیر مرکز عربی تحقیقات و مطالعات سیاسی در 16 کشور عربی نشان میدهد 92 درصد پرسششوندگان احساس همبستگی با فلسطینیها دارند و 89 درصد آنان مخالف عادیسازی روابط کشورشان با رژیم صهیونیستیاند. این یعنی مانعی روانی در مقابل امکان همکاری امنیتی نزدیکتر از قبل میان رژیم اشغالگر قدس و مصر در محور فیلادلفی.
با این حال رژیم صهیونیستی میخواهد به هر شکل از بنبست غزه خارج شود. ارتش عبری آذرماه مدعی شده بود مقادیر زیادی مهمات را که از سوریه به سینا و از آنجا از طریق محور فیلادلفی به داخل غزه برای استفاده حماس منتقل شده بود، ضبط کرده است. آنها همچنین مدعی استفاده حماس از این مهمات در عملیات توفان الاقصی هستند و بدین ترتیب در حال سندسازی برای اشغال مرز مصر با غزه!
هانی سلیمان، کارشناس مصری درباره عواقب استقرار اسرائیل در این خط هشدار میدهد. از نگاه مصریها این اقدام به عنوان یک حمله آشکار به توافقنامه صلح با اسرائیل تعبیر خواهد شد. در این صورت مصر به یک طرف مناقشه بر سر مرزهای فعلی تبدیل شده و توافقات بین قاهره و فتح - به عنوان مجری تشکیلات خودگردان - هم از بین میرود.
در شرایط فعلی، برهم خوردن صلح ممکن است به تنش دیپلماتیک محدود نشود. جنگ غزه بیش از یک میلیون فلسطینی را که در جنوب منطقه رفح در مرز با مصر پناه گرفتهاند، آواره کرده است. افزایش حضور اسرائیل در آنجا ممکن است ترس و وحشت بیشتری را میان تودهها ایجاد کند؛ چیزی که میتواند آنها را وادار کند چون سیلی موانع مرزی مصر را بشکنند.
ژنرال سیسی، رئیسجمهور مصر قبلا چنین سناریویی را «خط قرمز» کشورش خوانده و اشاره کرده بود در چنین شرایطی در استفاده از زور برای جلوگیری از تهدید مرزی تردیدی نخواهد کرد. اگر رژیم صهیونیستی با این حربه بخواهد مصر را در مقابل عمل انجامشده قرار دهد، برخورد نظامی متقابل و افزایش نیرو در سینا گریزناپذیر خواهد بود. این به منزله تشکیل رسمی جبهه درگیری میان مصر و اسرائیل پس از 4 دهه خواهد بود.
بازار
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1106848/