آب؛ گروگان حاکمان افغانستان
افغانستان
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در «دنیای اقتصاد» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست
مراد کاویانی راد استاد دانشگاه خوارزمی و موسس گروه هیدروپلیتیک اولین سخنرانی بود که در نشست «دنیای اقتصاد» به مناقشه آبی ایران و افغانستان پرداخت. وی با بیان اینکه در موضوع مناقشات مرزی آب، تعریف مشخصی از واژه هیدروپلیتیک وجود نداشته و عمدتا ناظر بر رشته روابط بینالملل و ناظر بر نزاع و کشمکش کشورها بر سر منابع آب محدود و مشترک میان دو کشور بود، گفت: «این واژه نخستین بار سال 1979 توسط جان باترز بری، که روی رود نیل کار میکرد استفاده شد. نگاه او نیز منطبق بر روابط بینالملل بود. باید توجه داشته باشیم که جغرافیای ایران، کمآبی را به ما تحمیل کرده و سرزمینی است که همواره با بحران آب درگیر خواهد بود. این موضوع در متون قدیمی ایران نیز به آن اشاره شده است.
در عین حال، در منطقهای هستیم که ظرف چند سال گذشته مصرف کشورها بر منابع موجود پیشی گرفته و در عین حال، در حرکت از غرب به شرق، میزان، نوع و مکان بارش کاهش و تغییر پیدا کرده به طوری که به کمتر از 230 میلیمتر رسیده است. در عین حال با افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی و گسترش کشاورزی -نه توسعه- مواجه بودهایم. این عوامل منجر به افزایش مصرف آب شده است.» به گفته او، با توجه به آنکه توسعه، امنیت و رفاه بدون آب ممکن نیست، مدیریت منابع آب توسط کشورها امر طبیعی است. یکی از این موارد مهار رودهایی است که از کشورهای اطراف وارد میشوند.
به عنوان مثال، ترکیه در دهه 70 و همزمان با شروع توسعه، کنترل منابع آبی را مورد توجه قرار داد و برای کنترل ناامنیهای بخش شرقی این کشور و از بین بردن فقر، تصمیم گرفت تبدیل به هاب غذایی منطقه شود. از این روی، تمرکزش را بر مهار رودهای دجله و فرات قرار داد. ایران نیز بخشی ازحوضه آبریز دجله محسوب میشد. این نگاه ترکیه تبعات منطقهای و بینالمللی داشت که میتوان به تاثیر سیاستهای آب و تحولات در سوریه و بحرانزدگی عراق اشاره کرد، هر چند ترکیه الزاما به دنبال این شرایط در این کشورها نبوده است، اما کل کشورهای منطقه تحتتاثیر آن قرار گرفتند.
کاویانیراد، با بیان اینکه راهحل این مشکل در کشورهای مختلف متفاوت است، به کشورهای اروپایی اشاره میکند که با همکاری و تعامل علاوه بر حل مشکل، توانستهاند محیطزیست را حفظ کنند، گفت: «در خاورمیانه به دلیل حاکمیت ژئوپلیتیک که نظامی محور و منافعملی خاص محور است و به بازتاب تصمیمهای خود بر کشورهای همسایه توجه نمیکند، مساله آب را نمیتوان جدا از این وضع دانست بهگونهای که در چند دهه گذشته مساله و مناقشه آب به سیاست خارجی جهت داده است. طبیعتا کشورهایی که در موقعیت پاییندست قرار داشتند بیشتر متاثر شدند؛ بهویژه عراق و سوریه.» به گفته او، ژئوپلیتیک طیفی از مناسبات قدرت از همکاری تا جنگ را در بر میگیرد. بنابراین کشورها به تناسب اینکه زمامداران چه فهمی از آن داشته باشند، یکی از این مناسبات قدرت را به کار گرفته و بر اساس آن سیاست آبی را در پیش میگیرند.
کاویانی راد، با بیان اینکه از دهه 70 با توجه به وضعیت کمبود آب در خاورمیانه و جنوب غرب آسیا اعلام شد که جنگهای آینده این منطقه بر اساس آن اتفاق خواهد افتاد، گفت: «اما تجربیات جهانی نشان داده بیشترین چالشهای آبی و کشمکشهای آب پایه در داخل خود کشورها و در واحدهای ایالتها یا استانها رخ میدهد. نگاه واقعگرایانه نیز چنین است؛ هرگونه جنگ بر سرآب، هزینه دارد. بنابراین تصمیمگیران اول محاسبه میکنند که در صورت وقوع جنگ، چقدر باید هزینه کنند و چه به دست میآورند. هزینهای که کشورها بابت جنگ خواهند پرداخت به مراتب کلانتر از چیزی است که در قبال آب به دست خواهند آورد. پس باید به سمت ابزارهای کم هزینهتر که ضامن پایداری آبی سرزمین است، حرکت کرد.
چنانکه نگاه قالب در دنیا، دیپلماسی و همکاری بین کشورها و کنشگران منطقهای است.» به گفته او ایران در نقطهای قرار گرفته که با توجه به ژئوپلیتیک سنتی، همواره آب مرکز تنش بوده و کمتر توانسته منشأ همکاری قرار گیرد. به همین دلیل در منطقه ما کمآبی موجب شده که کشورهای بالادست از آب هم به عنوان اهرم سیاسی و هم توسعه کشور استفاده کنند. به این جهت کشورهای پاییندست متاثر شده و امنیت، ثبات و توسعه در آنها به خطر بیفتد. با توجه به شرایط کنونی، یکی از مهمترین موضوعات آینده مناسبات کشورها در ارتباط با آب است. کاویانی راد در این خصوص گفت: «یکی از بزرگترین چالشهای تحلیل مناسبات ایران و افغانستان، این است که همواره به عنوان کارگزار یا پژوهشگر، به مناسبات ایران و افغانستان دقت میکنیم و کمتر پیش آمده از منظر یک کارشناس یا کارگزار افغانتبار به آب نگاه کنیم. به دلیل آنکه از منظر خودمان نگاه میکنیم، همیشه محق هستیم اما در تحلیل باید رویکرد طرف مقابل را ببینیم. 75درصد جمعیت افغانستان روستایی، کوچزیست یا عشایرند و 61درصد جمعیت آن کشاورز است.
طبیعتا در مقام یک کارگزار افغانتبار، تمام تلاش این خواهد بود که منابع محدود موجود را صرف حوزهای کنیم که منافع اکثریت جامعه افغان تحتتاثیر قرار میگیرد. پس طبیعی است که کارگزاران و مقامات افغان روی منابع آبیشان سرمایهگذاری کنند.» این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در دوره 20 ساله حکومت جمهوری در افغانستان که همراه با رونق اقتصادی، صادرات، واردات و انجام کارهای زیرساختی بود، 65درصد جمعیت این کشور درآمدی کمتر از یک دلار داشتند، گفت: «بعد از آن دوره، طالبان به قدرت رسید که مظهر اراده ملی در افغانستان نبود و حالا این حکومت برای دولت- ملتسازی و کسب مشروعیت، باید در حوزههایی سرمایهگذاری کند که بیشتر مورد توجه مردم قرار گیرد. آب یکی از آن موارد است.»
به گفته او در همه دورهها در افغانستان بحث کنترل آب، در پس کنش کارگزاران افغانتبار وجود داشته و صرفا معطوف به ایران نیست. در عین حال، افغانستان تنها یک قرارداد در مورد رودهای مرزی دارد که آن هم با ایران است. کاویانیراد، با بیان اینکه توسعه افغانستان در گرو آب است، گفت: «همه نظامها از این تصمیم متاثر شده و آب در افغانستان و نزد افکار عمومی هویت حیثیتی پیدا کرده است و حاضر به مذاکره نیستند. اگر کسی بخواهد در این زمینه معاملهای کند، احتمالا منافع افغانستان را فروخته است.»
او با اشاره به وضعیت شرق ایران و رابطه آن با آب، گفت: «شرق ایران در چند دهه گذشته به سمتی حرکت کرده که گروگان افغانها شده است. افغانستان به این نتیجه رسیده که شرق ایران منابع آبی لازم را برای تامین امنیت آبی ایران ندارد. بخش عمدهای از آب زیرزمینی خراسان رضوی تمام شده است. تقریبا 8 دشت کشور گرفتار پایین رفتن سطح آبهای کشور شدهاند. بیشتر دشتهای کشور گرفتار فرونشست زمین شدهاند. خراسان رضوی قدرت تامین نیازهای خود را ندارد. این در حالی است که مشهد در شمال شرق کشور، یک کارکرد بینالمللی نیز دارد که در تحولات کشور بسیار مهم و اثرگذار است.
مردم مشهد مانند مردم سیستان در صورت کمبود آب شرایط کوچ به دیگر نقاط کشور را ندارند.» به گفته او، با توجه به وضعیت شرق ایران و آب آن منطقه، افغانها شرق ایران را به گروگان گرفتهاند و خوب میدانند که به هر میزان فشار بیشتری بر ایران وارد کنند، امکان کسب امتیاز بیشتری وجود دارد. این شیوه رفتاری همواره ثابت است و به نوعی تفاوتی میان نظام جمهوری و طالبان در خصوص منابع آبی کشور وجود ندارد. این وضعیت در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
کاویانیراد، با بیان اینکه افغانستان از این به بعد نیز به ایران آب نخواهد داد، گفت: «تغییرات اقلیمی نشان میدهد که میزان بارشهای ایران و افغانستان بین 20 تا 30درصد کاهش پیدا خواهد کرد. در آن شرایط، افغانستان در عمل آب چندانی برای صادرات نخواهد داشت. پس، امروز باید به دنبال سیاستی باشیم که شرق ایران را در پیوند با کشوری بیثبات و غیرقابل اعتماد یعنی افغانستان قرار ندهیم. در حقیقت امنیت نباید در پیوند با تحولات برون مرزی رخ دهد که این موضوع به معنای بیتوجهی ایران به حقابه خود نیست، اما در افغانستان فرآیند دولت- ملتسازی اتفاق نیفتاده، پشتونهایی بر سر کار بودهاند که رویکرد خوبی به ایران نداشته اند. پس تا زمانی که در افغانستان یک حکومت ملی که برآیند اراده ملتی به نام افغانستان باشد شکل نگیرد که افغانستان مکمل ژئوپلیتیک ایران است، این تنش میان ما برقرار خواهد ماند.»
کاویانیراد، در مورد اقداماتی که میتوان برای بهبود شرایط در پیش گرفت، گفت: تلاش ایران بر این است که در افغانستان یک حکومت ملی فراگیر شکل بگیرد. کارگزاران افغانستان باید به این فهم برسند که ما مکمل یکدیگر هستیم نه دشمن یکدیگر. امنیت و ثبات ما در صورتی تامین میشود که به این نتیجه برسیم که ما مکمل یکدیگر هستیم. اما مقامات طالبان ملیاندیش یا افغانستاناندیش نیستند. در عین حال، باید در نواحی مرزی کارهای تجاری و بازرگانی انجام داد به گونهای که منافع مشترک مانع از بستن آب روی ایران توسط مقامات افغان شوند که این موضوع بعید است در چند دهه آینده اتفاق بیفتد.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1032445/