بزرگنمايي:
براي تجاريسازي اين فناوري نه تنها موسسات تحقيقاتي بايستي
بذر فناوريهاي پايه آن را کاشته و پرورش دهند، بلکه صنايع موجود نيز با
توجه به فراگير شدن فناوري نانو بايد با طراحي مکانيزمهاي شايسته از ورطه
مرگ احتمالي پُلي به سوي آينده بزنند.
راهکارهاي مفيد و ممکن براي ايجاد اين پُل، ادغام تحقيقات
پايه با پژوهشهاي کاربردي و يکپارچهسازي اين تحقيقات در زمينههاي مختلف و
تنظيم ملاقاتهاي رو در رو ميان محققان و صاحبان صنايع هستند.
به عنوان مثال کشور ژاپن از اوايل دهه اول قرن 21 براي
تجاريسازي و صنعتي کردن فناوري نانو مسائلي از قبيل مسير دسترسي و استفاده
از ماحصل تحقيقات فناوري نانو، ارزيابي تاثير اقتصادي فناوري نانو روي
اقتصاد کشور و به اطلاع عموم رساندن نتايج آن را مد نظر قرار داد و طبق اين
شيوه پيش رفت.
کشور ژاپن در طول اين سالها نزديک به 50 درصد از ثبت
اختراعات در حوزه فناوري نانو را به خود اختصاص داده است. با اين که اکنون
شاهد نزول در اين شاخص هستند اما هنوز آمار 40 درصدي را دارند.
تايوان نيز با طرحريزي برنامهاي موسوم به "طرح ملي علم و
فناوري نانو" در اين مسير گام برداشته است. اين برنامه در فاز اول بين
سالهاي 2003 تا 2008 با مشارکت 10 دپارتمان و آژانس تحقيقاتي و با
سرمايهگذاري 177 ميليارد دلار تايوان، توسط دولت شروع شد که 63 درصد از
اين بودجه به صنعتيسازي فناوري نانو، 20 درصد به تحقيقات پايه توسط
دانشگاهها و موسسات آموزش عالي، 15 درصد به امکانات اساسي و 2 درصد به
آموزش اختصاص داده شد.
در فاز دوم نيز بين سالهاي 2008 تا 2014 مبلغ 22.6 ميليارد دلار تايوان به 8 دپارتمان و آژانس براي صنعت فناوري نانو تخصيص يافت.
دولت تايوان 24 ميليون دلار تايوان ديگر هم براي فراهمآوري تجهيزات و دستگاهها در حوزههاي مختلف اين فناوري اختصاص داد.
کشور کره جنوبي نيز به عنوان استراتژي ملي علم و فناوري روي
فناوري نانو به خصوص تجاريسازي آن تمرکز کرد. دولت کُره، فناوري نانو را
يکي از 6 حوزه مهم در برنامه ملي علم و فناوري (2006-2002) اين کشور
برشمرد.
کشور سنگاپور هم فعاليت خود را در توسعه فناوري نانو و
تجاريسازي آن از اوايل دهه 90 ميلادي به مدت 5 سال با وضع برنامههاي
اساسي و پايه در راه دستيابي به اين هدف شروع کرد. اين کشور توانست با
تمرکز بر روي تحقيق و توسعه فناوري نانو اقتصاد خود را از حالت کارگري به
سرمايه فشرده در صنعت تبديل کند.
سنگاپور بين سالهاي 2005 تا 2010 دومين برنامه 5 ساله خود را
پياده کرد و توانست اختراعات و پيشرفتهاي زيادي در صنايع مختلف نظير
الکترونيک، شيمي، صنايع غذايي، ماشين آلات دقيق، ماشين آلات حمل و نقل،
خدمات مهندسي محيط زيستي و ICT به نام خود ثبت نمايد.
کشورهاي آسيايي ديگر نيز که قصد تجاريسازي و صنعتي کردن
فناوري نانو را دارند بايستي وضعيت فعلي خود را در فعاليتهاي ملي براي
تجاريسازي فناوري نانو در آسيا مشاهده کنند و بر اساس آن يک طرح کلي وضع
نمايند.
مشاهدات نشان ميدهد هر کشوري در آسيا که در حوزه فناوري نانو
پيشگام است، راه مشخص خود را طي کرده است و ميکوشد مسير مختص خود را
ساخته و در پيش بگيرد.
اين کشورها در عين اين که در حال رقابت با هم هستند،
همکاريهاي زيادي هم باهم دارند. به عنوان نمونه "انجمن آسيايي نانو" که در
سال 2004 تاسيس شد و متشکل از 15 کشور آسيايي است، با "سازمان بهرهوري
آسيايي" متشکل از 9 کشور آسيايي طي ديداري براي پيشرفت در تجاريسازي
فناوري نانو به تبادل اطلاعات و به اشتراک گذاشتن منابع و تحقيقاتشان
پرداختند.
نبايد از اين نکته غافل شد که برگزاري چنين ديدارهايي براي پيشرفت تجاريسازي فناوري نانو بسيار حائز اهميت است.
فناوري نانو به عنوان مرکز اصلي اقتصادي در آينده نزديک
شناخته خواهد شد و به عنوان هسته رشد اقتصادي در قرن جاري کشورها بايد در
تجاريسازي فناوري نانو دست به ابتکار و ابداع بزنند و در اين مسير خلاق
باشند تا اقتصاد دانش بنيان خود را دستخوش تحولي بزرگ کنند.