بزرگنمايي:

 نايب رئيس مجلس مهم ترين مسائل پيش روي دولت يازدهم را تشريح کرد.

ر در شرايطي که کمتر از دو ماه تا انتخابات رياست جمهوري باقي مانده است تا حدود زيادي چهره هاي نهايي براي حضور در انتخابات مشخص شده و هم اکنون مشغول تشريح برنامه هاي خود هستند.
حجت الاسلام و المسلمين سيد محمدحسن ابوترابي فرد نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي نيز يکي از شخصيت هايي است که براي حضور در انتخابات رياست جمهوري يازدهم اعلام آمادگي کرده است. او در گفت و گويي مسائلي درباره دلايل حضور در عرصه سياست، رعايت اخلاق انتخاباتي، چالش هاي اقتصادي پيش روي دولت آينده و همچنين مسائلي که در دولت دهم به آن کمتر توجه شد را تشريح کرد.
وي مي گويد چالش هاي واقعي را در عرصه اقتصاد، فرهنگ، سياست و در قلمرو سياست خارجي مشاهده مي کنم. بنابراين هر انسان متعهد نسبت به اسلام و انقلاب بايد دغدغه لازم را براي شناخت درست اين چالش ها و ابعاد آن و انتخابات راهکار برون رفت از چالش ها داشته باشد.
وي همچنين با انتقاد از وعده افزايش يارانه نقدي که از سوي برخي از نامزدها مطرح مي شود، مي گويد مردم خوب مي فهمند که گاهي به درآمد آنان 10 تومان افزوده مي شود و به هزينه هاي آنها 50 تومان اضافه مي شود.
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي معتقد است آنچه که امروز به يارانه پرداخت مي شود بايد پرداخت شود اما بايد به کمک توليد شتافت.
مشروح گفت و گوي عضو ائتلاف اکثريت اصولگرايان در ادامه مي آيد:

***

اين نکته در سوابق شما ذکر نشده است اما نزديکان شما روايتي دارند از رابطه تنگاتنگ و مريدانه تان با مرحوم حاج آقا فخر تهراني که از ذهاد و عباد روزگار بود و بي اعتنا به دنيا و گريزان از اعتباريات آن محسوب مي شد. نزديکان مي گويند از روزي که مرحوم آقا فخر به ديار حق شتافت وارد عالم سياست و مسئوليت شديد. حضور خودتان در مسئوليت هاي مختلف سياسي و حتي شروع رقابت در عالم سياست را با آموزه هاي مرحوم آقا فخر چگونه ارزيابي مي کنيد؟
تشکر ميکنم که با اين سوال ياد شخصيتي را در خاطر بنده زنده داشتيد که از چهره هاي نادر روزگار بود و حداقل در بيش از نيم قرن از دوره حياتشان هيچ گامي را براي دنيا برنداشتند و تمام گام ها و تمام واژه ها و کلماتي که مي گفتند هر سخن و سکوت و حرکتشان با انگيزه کامل الهي و با نهايت خلوص و با قله هايي از معرفت و بصيرت شکل مي گرفت و ايشان از شخصيت هايي بودند که هيچ کس آن را نشناخت.
حاج آقا فخر تهراني خلاصه اي از علم، معرفت، بصيرت، دانايي، خلوص و زهد و بي اعتنايي کامل به دنيا بود.
بنده افتخار داشتم بيش از 30 سال از نزديک و در سال هاي متمادي به صورت شبانه روزي در تهران در محضر ايشان باشم. در مدرسه آيت الله شيخ جعفر مجتهدي و در مدرسه حضرت آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني خدمت حاج آقا فخر بودم.
در مدرسه حاج آقا مجتبي تهراني بنده تنها طلبه اي بودم که پشت مسجد امام حسن عسکري حجره داشتم و حاج آقا فخر هم حجره اي بنده بودند. بعد هم با هم به قم مشرف شديم و ايشان بنده را به عنوان وصي خودشان معرفي کردند.
حاج آقا فخر يک عابد انقلابي و يک سياستمدار برجسته بود. يکي از نکاتي که ناشناخته مانده همين است. ايشان اعتقاد به مسائل سياسي داشت و در عرصه مسائل سياسي حضور داشتند و يک مقلد جدي و معتقد به حضرت امام(ره) بود. نقد جدي داشتند به کساني که به عنوان دوستي با اهل بيت وارد عرصه سياست نمي شوند و نسبت به کساني که با عنوان پيوند با اهل بيت (ع) امام را مورد نقد قرار مي دادند. به افرادي که انقلاب اسلامي را نقد مي کردند به صورت جدي معترض بودند و از همين زاويه حضور بنده در عرصه سياست از قبل از انقلاب با توصيه آن بزرگوار بود.
بنده در مبارزه با رژيم شاهنشاهي در حد توانم عنصر فعالي بودم و حاج آقا فخر کاملا حضورم را تاييد مي کردند. در دفاع مقدس و در حوزه هاي مختلف با نگاه حاج آقا فخر رفتار کردم.
حاج آقا فخر به رهبر معظم انقلاب از صميم قلب اعتقاد داشتند. جالب است بدانيد در اندروني خانه حاج آقا فخر يک عکس بزرگ از مقام معظم رهبري بود پيش از آنکه ايشان در جايگاه رهبري قرار بگيرند.
حاج آقا فخر از کساني بودند که مي دانستند رهبري انقلاب بعد از حضرت امام در دست مقام معظم رهبري قرار مي گيرد و اين را بدون ذکر نام اشاره مي کردند. ايشان مي فرمودند رهبري انقلاب بعد از امام دست شخصيتي است که اولا سيد هستند، ثانيا نامشان علي است و ثالثا شباهت هايي به حضرت امير (ع) دارد در حالي که امام در حيات بودند و قائم مقام رهبري شخص ديگري بود.
لذا حضور بنده در اين عرصه ها با توصيه حاج آقا فخر بود و امروز هم وظيفه خودم مي دانم که هر قدر مي توانم در خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامي انجام وظيفه داشته باشم.
کمتر از دو ماه تا انتخابات رياست جمهوري باقي مانده است. مردم از شما به عنوان يک نماينده اخلاق مدار ياد مي کنند. ارزيابي شما از اصولگرايي و رعايت اخلاق در اين دوره از انتخابات چيست؟
متاسفانه منافع زودگذر بي ارزش و ناپايدار سياسي موجب مي شود که ما ارزش هاي اخلاقي و ديني را گاهي ناديده مي گيريم. به نظر بنده هرگونه اقدامي براي تخريب ديگران يک رفتار غيراخلاقي و مورد نهي شرع مقدس و کساني است که به ارزش هاي اسلامي وفادار هستند. ما بايد خصايص و ويژگي هاي مثبت ديگران را مورد احترام قرار دهيم و برجسته کنيم و اگر در آنها ضعفي مي بينيم در يک گفت و گوي چهره به چهره نقاط ضعف را بيان کنيم تا آينه اي براي يکديگر باشد و در جهت اصلاح جامعه و حاکميت ارزش هاي اخلاقي و ديني گام برداريم.
بنده انتظارم اين است که در دوره يازدهم انتخابات رياست جمهوري تمام دوستاني که به عنوان نامزد رياست جمهوري حضور دارند و هواداران آنها اصول اخلاقي را پاس بدارند و اميدوارم که شخصا تا آنجا که مي توانم در اين مسير گام بردارم و خويشتن و دوستان خودم را توصيه جدي مي کنم براي اين که احترام و کرامت انسان و رقباي خود را در بالاترين سطح نگاه داريم و از هر کلام و گفتاري که به تخريب ديگران بي انجامد خويشتن را دور بداريم.
به نظر شما چه رفتارهايي مي تواند ناقض مباني اصولگرايي در انتخابات رياست جمهور يازدهم باشد؟
اصولگرايي يعني اصول انقلاب، اصول و مباني اسلام، اصول و مباني که امام بزرگوار بر آن تاکيد داشتند و براي تحقق آن اصول تلاش کردند و اصول و مباني که رهبر معظم انقلاب اسلامي بر آن پا مي فشارند و اين اصول از حقيقت اسلام نام اتخاذ گرديد پاسداري کنيم.
هر فردي و هر جريان سياسي که بر فهم درست اين اصول و ايستادگي در کنار آن و تلاش براي تحقق اصول در عرصه حيات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي کشور و دنياي اسلام تلاش مي‌کند او در اصولگرايي گوي سبقت را از ديگران ربوده است. لذا بايد دست در دست يکديگر بگذاريم و با اصلاح خط کشي هايي که گاهي واقعيت و محتواي تعريف شده اي براي آن تصور نمي شود بر فهم درست اصول، آراسته شدن به اين اصول و ارزش ها در تفکر، اخلاق و رفتار و فرهم آوردن بستر تحقق عيني اصول در عرصه حيات سياسي و اقتصادي و فرهنگي کشور تلاش کنيم.
در انتخابات مجلس نهم و قبل از آن انتخابات رياست جمهوري دهم شاهد اقداماتي از سوي جريانات و چهره هاي سياسي بوديم که اين موضوع با مباني اعتقادي نظام در تناقض بود. آقاي ابوترابي فرد براي مواجهه به اين مسائل در انتخابات رياست جمهوري يازدهم چه بايد کرد؟
يکي از ويژگي هاي خوب انسان عاقل استفاده درست از تجارب گذشته است. نبايد مرتکب خطا شد؛ انسان هوشمند خطا نمي کند. گمان من اين است که حضرت آيت الله بهجت در طول 90 سال مراقب بودند يک خطا نکنند. حاج آقا فخر تهراني مراقب بود که يک خطا از او سر نزند. بنابر اين بايد از تمام ظرفيت استفاده کرد براي آنکه خطا نکنيم و در صورت ارتکاب به خطا بلافاصله جبران کنيم و از اين تجربه استفاده کنيم تا خطا تکرار نشود. لذا بايد از تجربه گذشته درست استفاده کنيم و انشاالله صحنه انتخابات را با کمترين خطاي راهبردي پيش ببريم.
آقاي ابوترابي! رئيس جمهور بايد داراي قدرت و مسئوليت پذير باشد. با توجه به تجربه هاي اجرايي سياسي و اجتماعي تان خود را واجد قدرت و کسب مسئوليت مي دانيد؟ چه شد که احساس کرديد مي توانيد در انتخابات رياست جمهوري شرکت کنيد؟
اولا چالش هاي واقعي را در عرصه اقتصاد، فرهنگ، سياست و در قلمرو سياست خارجي مشاهده مي کنم. بنابراين هر انسان متعهد نسبت به اسلام و انقلاب بايد دغدغه لازم را براي شناخت درست اين چالش ها و ابعاد آن و انتخابات راهکار برون رفت از چالش ها داشته باشد.
ثانيا در کنار اين چالش ها ملت ايران را يکي از سرمايه هاي بي بديلي را در اختيار نظام جمهوري اسلامي مي دانم؛ ملتي که يکي از نقطه هاي اوج بصيرت و دانش سياسي و عزم و اراده خود براي تبديل شدن به يک قدرت بزرگ را در راهپيمايي 22 بهمن سال 91 در اوج تنگناهاي اقتصادي نمايش داد.
سرمايه رهبري نظام که امروز رمز ثبات و اقتدار و وحدت ملي و انسجام اسلامي هستند. سرمايه اي که تاريخ اسلام نمونه هاي آن را به خاطر ندارد. سرمايه نيروي انساني عالم، متعهد، تربيت يافته در آغوش انقلاب که ما در روزهاي نخست پيروزي به عدد انگشتان دست از اين چهره هاي لايق محروم بوديم ولي امروز خيل عظيم فارغ التحصيلان و دانش آموختگان مجامع علمي و دانشگاهي با مراتب والاي از انگيزه خدمت و تعهد در خدمت ملت ايران و ملت اسلام و دنياي آينده هستند.
مديران کار آزموده و چهره هاي فرهيخته اي که در عرصه دفاعي نقش آفريدند و امروز با کوله باري از دانش و تجربه در اختيار ملت ايران هستند و در عرصه هاي مختلف داراي تجارب بسيار ارزشمندي هستند.
چهره هايي که کاملا به مسائل کشور در حوزه تخصصي و حوزه مديريتي خود اشراف دارند و مشکلات را مي شناسند و براي برون رفت از مشکلات راهکار ارائه مي کنند و اين سرمايه بسيار بزرگ است.
پنجشنبه هفته گذشته روز ارتش بود. اعتقاد بنده اين است که سرمايه ارزشمند نيروي انساني عالم و متعهد و کارآزموده حاضر در نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي، ارتش، سپاه و نيروي انتظامي در هيچ از نقطه اي از کره زمين يافت نمي شود. کساني که در طول 8 سال دفاع مقدس در متن آتش و جنگ و خون و در اوج ايثار بالاترين دانش نظامي را به دست آوردند که در هيچ يک از مجامع دانشگاهي و کلاسيک امکان دستيابي به آن وجود ندارد.
اين سرمايه بزرگ در اختيار ما است و ما امروز بالاترين سطح از امنيت را تجربه مي کنيم و نبايد اين سرمايه را نا ديده بگيريم. ما بالاترين سطح از اقتدار دفاعي بازدارنده را امروز در اختيار داريم. اين سرمايه را کدام ملت در اختيار دارد؟ کساني هم که در اختيار دارند با ارتباط قدرت هاي بزرگ توانسته اند براي خود موقعيتي را تعريف کنند. ما اين سرمايه بزرگ را با اتکا به ظرفيت هاي ملي و دانش بومي و آموزه هاي ديني به دست آورده ايم.
در يک بررسي و تحليلي که در ارتباط با تدوين آينده دولت يازدهم در حوزه انرژي داشته ام، نفت و گازي که در اختيار داريم به قيمت امروز اگر با ارزش افزوده قابل قبول به فروش برسانيم بيش از 80 هزار ميليارد دلار ارزش دارد و تا سال 2020 احتمال دارد اين عدد 2 يا چند برابر افزايش پيدا کند.
معادن عظيم، راه داشتن به آب هاي آزاد و قرار گرفتن در يک موقعيت ژئوپولتيک استثنايي را نيز در نظر بگيريد گه به خوبي از اين سرمايه ها استفاده نکرديم. بنده گمان مي کنم براي استفاده درست از اين سرمايه ها و تبديل تهديد ها به فرصت و نقاط ضعف به قوت بايد دولت يازدهم از بالاترين سطح عقلانيت، دانش محوري و اخلاق برخوردار باشد.
در اين صورت ما به يک هم افزايي حداکثري بين قوا دست مي يابيم. بنده اعتقاد دارم ما بايد اين هم افزايي را در عالي ترين سطح داشته باشيم و فکر مي کنم با توجه به تجاربي که در عرصه سياسي آموخته ام در اين عرصه مي توانم احتمالا نقشي پررنگ تر از ديگران ايفا کنم.
شما به بخش هايي از چالش هاي اقتصادي پيش روي کشور اشاره کرديد. اين مسائلي که مطرح شد به عملکرد دولت هاي آقاي احمدي نژاد بستگي داشته يا ناشي از عملکرد دولت هاي پس از انقلاب است؟
اولا سرمايه ها و ظرفيت ها به ملت ايران، اسلام و انقلاب اسلامي برمي گردد و انقلاب اسلامي است که با رهبري صالح توانسته است از اين ظرفيت ايران اسلامي و ملت ايران درست بهره ببرد. در يک دوران کوتاه 30 ساله که حدود يک دهه آن در يک جنگ نابرابر سپري شده اين قدرت بزرگ اين سرمايه ارزشمند را براي ملت ايران خلق کرد.
چالش هايي که با آن روبه رو هستيم به ضعف ها و کاستي هاي مديريتي باز مي گردد که در طول ادوار گذشته در سطوح مختلف وجود داشته است.
اما در دولت نهم و دهم بيشتر احساس شده است.
به گمان بنده ما بايد مديريت مبتني بر علم و اخلاق را ارتقا ببخشيم. واقعا بايد تصميمات مبتني بر مباني علمي و نگاه کارشناسي باشد و اين نگاه جز با تعامل حداکثري با نخبگان و صاحبنظران و نهادهاي مشورتي قانوني مانند مجلس شوراي اسلامي به دست نمي آيد. با ايجاد چالش بين قوا و کاهش ظرفيت تعامل و فقدان ارتباط ارتباط مطلوب بين مديران ارشد کشور و صاحبنظران و نخبگان و مجامع علمي و دانشگاهي ما به تصميمات قابل دفاع نمي رسيم و آن تصمبمات قابل دفاع را هم نمي توانيم با قدرت اجرا کنيم.
آقاي احمدي نژاد کمتر به اين مسائل توجه مي کردند؟
دولت نهم و دهم نقاط قوت جدي را داشته است. واقعا بحث فرهنگ پرکاري، صرف وقت براي ارائه خدمت، فرهنگ برقراري نزديک ترين ارتباط بين دولت و مردم در سطوح خرد، ميانه و کلان، کارهاي ارزشمندي است که بايد در کشور نهادينه شود.
اما اگر اين ويژگي هاي ارزشمند و ستودني با سطوح بالاتري از تعامل و ارتباط با صاحبان فکر و انديشه و احترام به نگاه علمي کارشناسي آنها گره بخورد و وقت مديران براي اجرا نمودن تصميمات مورد قبول مجلس و مجامع علمي و فکري کشور صرف شود قطعا نتايج بهتري را به دست مي آوريم.
مقام معظم رهبري در ابتداي سال در مشهد مقدس فرمودند که دولت آينده بايد ويژگي هاي مثبت دولت هاي قبلي را داشته و نقاط ضعف آنها را نداشته باشد. شما نقاط قوت دولت نهم و دهم را گفتيد. به نظر شما نقاط ضعفي که در دولت هاي احمدي نژاد وجود داشت و بر اساس فرمايشات رهبري در دولت آينده نبايد باشد کدام بود؟
يکي از مسائل مهم آن است که بايد اسناد بالادستي نظام تابلوي حرکت دولت باشد. بايد چشم انداز 20 ساله سياست هاي کلي ابلاغي مقام معظم رهبري، برنامه پنجم دقيقا نقشه راه حرکت دولت را تعريف کند. ما بايد برنامه محور باشيم و من احساس مي کنم برنامه محور بودن در مديريت کشور نهادينه نشده است. بايد بودجه سالانه دقيقا در راستاي تحقق اهداف برنامه تدوين شود.
اگر اينگونه شده بود در پايان برنامه چهارم توسعه رابطه تراز اعتبارات جاري کشور با درآمدهاي نفتي قطع مي شد و در نتيجه ما امروز بالاترين ذخاير ارزي را در کشور داشتيم و با نوسانات شکننده نرخ ارز رو به رو نبوديم. نه تنها در برنامه چهارم اين هدف محقق نشد امروز که سالهاي پاياني برنامه پنجم را مي گذرانيم عملکرد بودجه سال گذشته 100 هزار ميليارد تومان بوده و تقريبا اعتبارات جاري کشور هم 100 هزار ميليارد تومان بوده و ما بيشتري پيوند را با درآمدهاي نفتي داريم.
اين براي آن است که نگاه ما برنامه اي نبوده است و ما بايد نگاهمان مبتني بر برنامه باشد. بنده قطعا گفتمان دولت را به گفتمان نظام تبديل مي کنم. گفتمان نظام هم در سياست هاي کلي ابلاغي رهبري تعريف شده است. گفتمان نظام در چشم انداز 20 ساله تعريف شده است. در رهنمود هاي مقام معظم رهبري تعريف شده است و بايد ما برنامه محور حرکت کنيم و به خرد جمعي بيش از گذشته احترام بگذاريم.
معايب و نقاط قوت دولت هاي خاتمي و هاشمي را براي استفاده در دولت آينده چطور ارزيابي مي کنيد؟
دولت هاي گذشته هم نقاط ضعف و قوتي را داشته اند و از اين نکته مبرا نبوده اند و بايد نقاط قوت و ضعف آنها هم دقيقا رصد شود. ما براي مقوله آزادي ارزش قائل هستيم اصلا ارزش هاي اسلامي از دل آزادي انديشه متولد مي شود. تاکيدات فراوان رهبري معظم انقلاب اسلامي بر آزادانديشي، و ايجاد کرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه دقيقا راهبرد نظام است. در دولت هفتم و هشتم ما با اين واژه ها و مقوله ها زياد برخورد مي کرديم اما يک راهبرد تعريف شده براي نهادينه شدن اين انديشه در چارچوب اصول و مباني نظام به گمان بنده ارائه نشد و بايد اين راهبرد را تعريف کنيم و آزادانديشي، خلق کرسي هاي آزادانديشي در مجامع علمي و آموزشي و در نتيجه استفاده از دستاوردهاي آن در عرصه مديريت کشور گام برداريم.
مقام معظم رهبري در مشهد مقدس فرمودند نظر بنده به هيچ نامزدي نزديک نيست. به نظر شما چرا رهبر انقلاب اين موضوع را به صراحت مطرح کردند؟ آيا گروهي مي خواهد از اين موضوع سواستفاده کنند؟
اصولا بداخلاقي هايي که در گذشته رخ داد و آسيب هايي را که خلق کرد اقتضا مي کند ما گام ها را به شکلي برداريم که انتخابات پيش رو را با سلامت، استحکام و با آسيب هاي حداقلي پيش ببريم. لذا رهبري معظم در بياناتشان بر نقاط کليدي تاکيد کردند. اولا نگاه نظام را بر مشارکت تمام سلايق سياسي معتقد به مباني نظام اعلام کردند و بر اين امر تاکيد فرمودند که سلايق سياسي که دوست دار انقلاب و نظام هستند بايد با تعهد و انگيزه در اين عرصه حضور پيدا کنند و بر اين معنا هم تاکيد کردند که بدون نگاه به نامزد خاصي بر روند درست انتخابات براي انتخاب فرد مورد اعتماد مردم تلاش خواهند کرد.
برخي از حاميان جبهه پايداري نشان داده اند که قواعد سياسي را نمي پذيرند و دست به تخريب و توهين مي زنند. ارزيابي شما از عملکرد اين گروه سياسي چطور است؟
کلا جريان هاي سياسي نقاط قوت و ضعف دارند و بايد هر جرياني رفتار خود را رصد کند و به پالايش خويشتن همت کند. جريان سياسي پايداري هم از اين قاعده کلي مستثني نيست و بايد نقاط قوت خويش را که تاکيد بر اصول و ارزش هاي اسلامي و انقلابي است و تاکيد بر استفاده از نيروهاي وفادار به نظام در عرصه مديريتي کشور است را با ادبيات ديني و در چارچوب اصول و ارزش هاي اسلامي تقويت و مطرح کنند و از هرگونه سخن و رفتاري که مي تواند خارج از اصول و مباني ديني بستر تخريب برادران و خواهران محترم را فراهم آورد تلاش کنند با الهام از بيانات روشن رهبري فضا را پاکيزه نگه دارند.
ما در اين حوزه تنها يک خط شاخص و يک تراز روشن داريم و آن هم فرمايشاتي است که رهبري معظم در آخرين ديدار با مجلس خبرگان رهبري داشتند و خيلي روشن اين اصول و حدود و شاخص ها را تعريف فرمودند و بياناتي هم که بعد از حادثه تلخ قم داشتند به زيبايي و شفافيت مطالب را اشاره فرمودند اين شاخص ها را بايد مد نظر قرار داد و بر اين چارچوب حرکت کرد.
هم اکنون يکي از نگراني ها در انتخابات بحث تخلف و بداخلاقي هاي برخي چهره هاي سياسي است. پيش بيني شما از اين تخلف ها چطور است؟
تخلفات در چند سطح قابل دقت است. اولا در رفتار نامزدها و هواداران آنها است که اولا خود بايد مراقب باشند و ثانيا دستگاه هاي نظارت بايد براين امر دقت کنند. اخيرا مي بينم شوراي نگهبان بر اين موضوع تاکيد داشته و رفتار نامزدها و هواداران آنها را رصد مي کنند.
دوم دولت بايد در مقام اجرا در چارچوب قانون از ظرفيت خود به طور کامل استفاده کند که اين سطح اعتماد را افزايش دهد و ارتقا ببخشد. اميدوارم در دو حوزه خصوصا با توجه به مسئوليت نهادهاي نظارتي درست عمل کنند.
البته الان رفتارهاي دولت کمي شائبه برانگيز است و رنگ و بوي تخلف در برخي اقدامات مشاهده مي شود. اين اقدامات دولت نگران کننده نيست؟
بنده اين اقدامات را از نگاه سياسي درست نمي بينم و از نگاه مديريت قابل دفاع نمي دانم. دولت بايد از هر رفتاري که مي تواند شائبه اين سوال را فراهم بياورد پرهيز کند. اگر ما تصميم درستي هم اتخاذ مي کنيم اما تصميم ها مورد نقد اهل نظر و اهل فکر و چهره هاي شاخص و همچنين مراجع عظام تقليد قرار مي گيرد در اين تصميمات بايد تجديد نظر کنيم. اگر به افزايش سطح اعتماد در جامعه و سطح اقتدار دولت و نظام فکر مي کنيم نبايد از کنار اين نقدها و توصيه ها و تاکيدات عبور کرد.
شما وعده افزايش يارانه نقدي داده ايد؟
خير.
اما هم اکنون بسياري از نامزدها اين موضوع را مطرح مي کنند و حتي آقاي رئيس جمهور بحث يارانه 250 هزار توماني هم مطرح شده است. چه اتفاقي رخ داده که اين موضوع از اهميت بالايي ميان نامزدها برخوردار شده است؟
مردم ايران در کنار تجارب ارزشمند سياسي امروز داراي تجارب بسيار ارزشمند اقتصادي هم هستند. مردم خوب مي فهمند که گاهي به درآمد آنان 10 تومان افزوده مي شود و به هزينه هاي آنها 50 تومان اضافه مي شود.
بر اساس آمارهاي رسمي در سال 1383 که سال پاياني دولت هشتم بود نرخ تورم در کشور 14.6 درصد و رشد اقتصادي حدود 7 درصد بوده است. در سال 1386 نرخ تورم 17.3 درصد و رشد اقتصادي ما 7.4 درصد بوده است. در سال 1388 نرخ تورم به 9.5 درصد و رشد اقتصادي به 4.3 درصد رسيده است.
همچنين در سال 1389 رشد تورم به 13.9 درصد و رشد اقتصادي به 6.3 درصد رسيده است. در سال 1390 نرخ تورم 26.4 درصد شده و از سال 1388 تقريبا 3 برابر شده است. حدود 50 هزار تومان به مردم پرداخت شده اما هزينه هاي آنها را 3 برابر افزايش داده ايم. اگر درآمد مردم 3 برابر شده بود و تورم هم 3 برابر شده بود يعني هيچ پولي به آنها نداده بوديم و وضع زندگي آنها مانند سال 1387 بود.
يعني اگر يک ريال يارانه پرداخت نمي کرديم و نرخ تورم را هم در همان اندازه و مقياس يک رقمي نگه مي داشتيم تغييري در زندگي مردم رخ نمي داد. اما اگر درآمد مردم را سه برابر مي کرديم و امروز تورم 3 برابري بود باز هم مساوي بود. اما درآمد يک نفر را حدود 50 هزار تومان اضافه کرديم اما هزينه آن را 3 برابر افزايش داديم و مردم اين موضوع را درک مي کنند.
کسي که مطرح مي کند من يارانه را افزايش مي دهم، مردم مي فهمند که اين موضوع هزينه زندگي را 10 برابر افزايش مي دهد. در سال 1391 نرخ تورم 31.5 درصد بوده و در مقايسه با سال90 باز هم افزايش يافته و رشد اقتصادي نيز منفي بوده و اين موضوع رکود تورمي است.
در سال 1389 رضد اقتصادي 6 درصد را داشته ايم اما رشد اقتصادي در سال 91 منفي شده است و باز هم مي گوييم مي خواهيم يارانه را افزايش دهيم؟ مردم توجه ندارند که يک تومان به آنها مي دهيم و 10 تومان از جيب آنها بر ميداريم؟ مردم بدانند که مطالبه آنها از دولت بايد ايجاد اشتغال باشد و به جاي اين که 50 هزار تومان بگيرند بايد با احترام يک حقوق کامل دريافت کنند و اين ايجاد اشتغال زمينه رشد توليد را فراهم مي آورد و رشد توليد يعني توليد ثروت در کشور است و بايد با توليد کالا و خدمات کشور را به يک کارخانه بزرگ توليد تبديل کرد.
ما بايد تمام نفتي که استخراج مي کنيم در داخل کشور به فراورده هاي نفتي مبدل کنيم و دنياي امروز تشنه فراورده هاي نفتي و ارزش مند با ارزش افزوده بالاي ما است. مردم بدانند ما از ريال ها و دلارها بايد استفاده کنيم که بالاترين برداشت را از ذخاير مشترکي داشته باشيم که با همسايگانمان داريم. اين ذخاير مشترک را ديگران استفاده مي کنند و ثروت ما در اختيار ديگران قرار مي گيرد. منابع مالي محدود است و يا بايد صرف هزينه هايي کنيم که آثار تورمي دارد. هزينه جاري دولت نهم و دهم هنگامي که آغاز به کار کردند از تراز اعتبارات جاري بودجه سالانه 25 هزار ميليارد تومان بوده و امروز در پايان سال 1391 به 100 هزار ميليارد تومان رسيده است. با اين رشد هزينه هاي جاري مگر فرصتي براي رشد اقتصادي باقي مي ماند؟
بايد هزينه هاي جاري مديريت شود و منابع ريالي و ارزي به سمت توليد هدايت شود. ما کارآفرينان هوشمند داريم و بايد آنقدر نياز به نيروي انساني افزايش پيدا کند که اين نيروهاي انساني باشند که اين کشاورزان و کارگران باشند که براي حضور در يک عرضه کار شرايطي را تعريف کنند.
البته بنده اعتقاد دارم که ما بايد خدمات درماني شايسته را به ملت عزيز ايران ارائه کنيم و بايد به تعبير زيباي رهبري کسي که نيازمند خدمات درماني است و بيماري که گام به بيمارستان مي گذارد هيچ دغدغه اي نسبت به هزينه هاي درمان خود نداشته باشد و اين کار قابل انجام است و بدنه قدرتمند علمي و پزشکي کشور حاضرند اگر دستگاه اجرايي کشور از سر صدق آنها را به گفت و گو و تعامل بخواند نقشه اي را تعريف کنند که با هزينه کمتر خدمات بسيار بهتر درماني را به خريداران خدمت و نيازمندان به خدمات درماني ارائه کنند.
اميدوارم در اين راه حرکت کنيم البته بنده در اين حوزه ديدگاه هاي روشني را دارم و آنچه که امروز به يارانه پرداخت مي شود بايد پرداخت شود اما بايد به کمک توليد شتافت و راه را براي ايجاد اشتغال و حضور فرزندان عالم و تحصيل کرده ملت ايران در يک شغل داراي کرامت و اعتبار فراهم آورد.
برخي کشورهاي غربي امروز به هر شغلي فکر نمي کنند و براي شهروندان خودشان کار ويژه و با کلاس را پيش بيني مي کنند و ما بايد با نگاه درست امکان ايجاد اشتغال را فراهم کنيم و حداقل بايد از ظرفيت علمي و ذخاير ارزي و منابع ريالي شبکه بانکي کشور با مديريت درست براي توليد استفاده کنيم.
بنده به مديران شبکه بانکي کشور هم عرض مي کنم قطعا منابع بانکي را بايد مديران صالح و هوشمند بانکي مديريت کنند و نبايد با تصميمات حاکميتي و امر و نهي هاي غير مبتني بر نگاه علمي و کارشناسي به شبکه بانکي کشور آسيب زد. بايد شبکه بانکي کشور تسهيلات خودش را به سمت توليد کالا و خدمات هدايت کند و قطعا نگاه بنده اين است و اين راه نجات اقتصاد ايران و راه عزت و اقتدار ملت ايران است.