بزرگنمايي:

ثبت نام کانديداها در حالي شروع شده است که در پشت هر ثبت نامي دهها اما و اگر ذهن حاميان کانديداها را بخود مشغول کرده است.

به گزارش سرويس تحليل ويژه اخبار محرمانه؛ بازي هاي سياسي هاشمي در آستانه انتخابات همچنان ادامه دارد و اين سياستمدار کهنه کار با کلمات دوپهلو افکار عمومي را همچنان متوجه خود نگه داشته است.به اين عبارات ظريف و حساب شده دقت کنيد:

هاشمي در آخرين گفتگوي خود با جمعي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران در محل مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به سخنان دانشجوياني که پيش از وي در سخناني ضمن اعتراض به وضعيت کشور درخواست کردند تا در وي در انتخابات حضور پيدا کند، گفت: سخناني که از شما شنيدم همان سخناني است که انسان توقع دارد از جوانان شجاع و آگاه بشنود.

معناي اين پاسخ هاشمي آنست که او هم دانشجويان را در اعتراض شان به وضع موجود تاييد مي کند و هم بطور ضمني از درخواست آنها براي کانديداتوري خود ابراز رضايت مي کند.

وي افزود: در برخي از جلساتي که من با افراد ديگري داشتم با همين حرارتي که شما از ضرورت آزادي سخن مي گفتيد آنها از دعوت به بردگي سخن مي گفتند.

پرسش نخست اين است که چه کساني در ديدار با هاشمي از دعوت به بردگي سخن گفته اند و اساسا دعوت به بردگي در برابر آزادي در شرايط کنوني به چه معناست؟به نظر مي رسد پشت واژگان هاشمي اين مفهوم القا مي شود که کساني در همين جا با من صحبت کرده و از ضرورت عدم آزادي در انتخابات يا مهندسي انتخابات سخن گفته اند.اما بردگي به چه معناست ؟در اينجا او بردگي را در برابر آزادي و استقلال راي تعريف کرده است؛پس منظور هاشمي آنست که کساني در اينجا از ضرورت کنترل انتخابات در مسير تبعيت از نظر هاي خاصي سخن گفته اند و حتما اين ديدگاهها با حضور هاشمي هم مخالف بوده اند!

هاشمي افزود: شما چيزي غيراسلامي و غيرملي نمي خواهيد بلکه شما همان چيزي را مي خواهيد که ما برايش انقلاب کرديم، و برايش شهيد، جانباز و مفقودالاثر داديم.اگر نمي گذارند صدايتان بلند شود اينطور نيست که حرفتان گم شود، حرف شما در دل خيلي ها است و اکنون کافي است تا جرقه اي براي بيان آن بخورد.

هاشمي در اين پاسخ مي گويد:اولا خواست شما هم مشروعيت ديني دارد و هم مطابق منافع ملي است. دوم؛ فضاي کشور فضاي اختناق است که نمي گذارند صداي شما بلند شود؛ سوم؛ همين حرف ها را ادامه دهيد زيرا اثر خواهد داشت؛ چهارم اين که اکثريت با شماست؛ کافي است که کسي؛ مثلا خود هاشمي به ابراز آن بپردازد.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به دعوت دانشجويان حاضر در جلسه براي کانديداتوري وي در انتخابات رياست جمهوري گفت: شما همه چيز را حواله به يک نفر مي کنيد، حال اگر يک نفر فوت کرد چه بايد کرد؟هاشمي رفسنجاني با تاکيد بر اينکه اين سخن بدين معنا نيست که وارد عرصه نخواهم شد، افزود: خيلي از افراد ديگر هستند که اگر وارد ميدان شوند مي توانند خيلي بهتر از ما نيز کار بکنند. بخصوص همين جوانها و خانم ها که در مسابقات علمي آقايان را پشت سر گذاشته اند.

در اينجا هاشمي مواضع ويژه اي اتخاذ کرده و نکات عجيبي را القا به ذهن مخاطب مي کند. نخست آن که از احتمال مرگ کانديداي مطلوب درخواست کنندگان به صورت پيش بيني نشده سوال مي کند؟اين سوال از چه رو پرسيده مي شود؟اولا احتمال مرگ هميشه هست.دوم اين که مي گويد جايگزين را هم در نظر بگيريد که اگر اتفاق پيش بيني نشده اي رخ داد يا رخ دادند! آماده باشيد.هاشمي ضمنا براي اين که دانشجويان اين مسئله را بهانه ندانسته يا به سن ايشان برنگردانند سريعا تاکيد مي کند که اين ها به معناي عدم کانديداتوري او نيست.نکته جالب تر آن که هاشمي وقتي به آلترناتيوهاي خود اشاره مي کند ؛مي گويد: همين جوانها و خانم ها که در مسابقات علمي آقايان را پشت سر گذاشته اند. آيا هاشمي خواسته است که تحليل خود از رجل سياسي را که دربرگيرنده زنان هم مي شود در برابر تفسير شوراي نگهبان قرار دهد.

وي با تاکيد بر اينکه پيش از اينکه بيايم بايد در اين مورد با رهبري صحبت کنم گفت: من بدون موافقت ايشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ايشان موافق نباشند نتيجه اي که به بار مي آيد معکوس خواهد بود.

معناي اين عبارت آن است که اگر آمدم نظر رهبري بوده پس تکليف اصولگرايان معلوم است و اگر نيامدم بدانيد مشکل کجاست!

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با تاکيد بر اينکه ما نمي خواهيم دعوا کنيم خاطرنشان کرد: اگر بخواهد شرايطي بوجود بياييد که بين من و رهبري حالت نزاع و اختلاف بوجود آيد همه ما ضرر خواهيم کرد.

در اين عبارت، نکته کليدي در عبارت "همه ما ضرر خواهيم کرد" است.يعني بازي دو سر داردوحواستان باشد.

هاشمي رفسنجاني با اشاره به سخن پيشين خود درباره اينکه اگر من بخواهم وارد عرصه شوم به اين معنا است که ما در اين 30 سال نيرويي را براي انقلاب تربيت نکرده ايم گفت: اين طور نيست که ما نيرويي را تربيت نکرده باشيم بلکه آنها را خانه نشين و بيکار کرده اند.

 معناي معکوس اين عبارات اينست که :خوب اگر نيروهاي تربيت شده سي سال انقلاب همه خانه نشين و بيکارند ؛پس اين ها که مسئوليت رابرعهده دارند نيروهاي انقلابي يا نيروهاي انقلاب نيستند ؛معناي ديگر اين عبارات اينست که انقلاب از دست نيروهاي انقلابي خارج شده است.تبعات اين کلام بسيار سنگين و پرسش برانگيز است که بيش از اين واشکافي نمي کنيم زيرا ممکن است آيت الله هاشمي با عنايت به تبعات اين سخن آن را بر زبان نرانده باشند.

وي با تاکيد بر اينکه اين 8 سال به انقلاب، کشور، مردم و تاريخ کشور ظلم شده است، گفت: همه سخنرانان اين جلسه زواياي خلاف هاي اين دوره را گفتند من نيز با آن موافقم. باز هم راي مردم حرف آخر را خواهد زد . شرايط براي ما بد است ولي نبايد باعث ايجاد ياس شود بلکه مي تواند موجب ايجاد هوشياري شود.

در اين سخنان موضع آقاي هاشمي نسبت به دولت احمدي نژادکاملا شفاف و روشن بيان شده ولي پرسش اين است که اگر اين سخن درست آقاي هاشمي را ملاک بگيريم که راي مردم حرف آخر را خواهد زد.مگر اين هشت سال مولود راي مردم نبوده است مگر آن که بگوييم...

هاشمي رفسنجاني در پايان سخنان خود خطاب به حاضران که براي دعوت از وي براي اعلام کانديداتوري در اين برنامه حاضر شده بودند شعر زير را قرائت کرد:گفت پيغمبر كه گر كوبي دري / عاقبت زان در برون آيد سري