يک نامزد انتخابات رياست جمهوري تکثر نامزدها در اين دوره انتخابات را تهديدي عنوان کرده که اگر مديريت شود مي‌تواند به فرصت بدل گردد.

يحيي آل اسحق درباره تعدد نامزدهاي انتخاباتي گفت: بايد بگويم که اين تکثر بالا تهديد هم به شمار مي آيد اما واقعيت اين است که اگر درست مديريت شود، اين تهديد تبديل به فرصت مي شود. اين ظهور و بروز حداکثري اصولگرايان در وهله اول اين را نشان داد که اين جناح پتانسيل بالايي براي مديريت امور دارد. دست کم 10يا 12 نفر از اين جناح با اين کار نشان دادند که توان انجام اين مهم را دارند.
در ادامه اهم سخنان نامزد حزب موتلفه در انتخابات رياست جمهوري در گفت وگو با نسيم مي آيد:

    يکي از نکات مربوط به اين جناح(اصولگرايان) تعهد به روحانيت و نمودهاي روحاني است که تقريبا درصد بالايي که در صحنه هستند قولا و فعلا گفته اند که اگر نتوانيم به يک نظر واحدي برسيم، نظر جامعتين را قبول مي‌کنيم. اکثريت در اين فضا هستند. آقاي ولايتي، حداد، قاليباف، بنده و مجموعه ما پنج نفر و جمع ديگري از دوستان تقريبا با بيان و گفتار اعلام کرده ايم که روحانيت فصل الخطاب ما است.
    جبهه پايداري معتقد نيست که رقيب اصولگراها در انتخابات، دو گروه اصلاح طلبان و حاميان دولت هستند و تصورشان اين است که جريان غالب در خود اصولگراها است و لذا آنها خودشان در معرض خطري نيستند. البته و با آنها خيلي مشکل نداريم.
    ما به دنبال ائتلاف با 1+2 و جبهه پايداري هستيم و بعيد هم نمي‌بينم و دست کم تلاشم اين است که اين اتفاق شکل بگيرد.
    همه آنها که در صحنه هستند شهرت را دارند اما مقبوليت بستگي به مردم و رايي که داده مي شود دارد. هرچه زودتر بايد تصميم بگيريم. خيلي از کانديداها تازه شروع کرده اند و هنوز به سفر استاني نرفته اند و هنوز مردم آنها نمي‌شناسند. نظرسنجي اصلا الان ملاک نيست.
    من در دولت هاشمي گفتم که چه ضرورتي دارد که اين سازندگي را ما حتما در 4 سال انجام دهيم. گفتند حرف شما صحيح است اما ما نگرانيم که با گذشت زمان اين درآمدهاي دولت به سوي شاخه هزينه اي کشيده شده و طرح هاي عمراني باز بماند. حرفم اين است که دولت هاشمي نيز از آن سو کاملا حسن نيت داشت. به نظر من نيازهاي عمومي مردم بايد در حداقل نوسانات باشد.
    (آيا براي انتخاب فرد نهايي ائتلاف، مکانيزم مشخصي را طرح ريزي کرده‌ايد؟) پيشنهادهاي متعددي رسيده است اما هنوز هيچکدام نهايي نشده است. در اصولگرايان چند بلوک وجود دارد از جمله 1+2 و ائتلاف اکثريت اصولگرايان. يک مکانيزم اين است که ما بعد از مدتي بر اساس ضوابطي همچون نظرسنجي هايي به توافق برسيم بحث ديگر اين است که به طور حسي در قالب يک جلسه به فرد آخر برسيم. يک نظر هم اين است که الان زود است.
    نظام بين فتنه و اصلاح طلب فرق مي‌گذارد. نمي توانيم بگوييم همه اصلاح طلبان حکم‌شان با فتنه گران واحد است. همچنين نمي‌توان فتنه‌گران را يک گونه از اصلاح طلبان دانست. آنچه قطعي است در شاخص‌هاي نظام و در قوه قضائيه يک جرياناتي را رسما فتنه گر ناميده اند که اينها قطعا در هيچ حوزه اي جاي ندارند و هر کس بخواهد براي فتنه‌گران جا باز کند خلاف قانون رفتار کرده است.
    من راجع به آقاي خاتمي گفتم که او آدمي است که نظام را قبول دارد. و محکوميتي راجع به فتنه گري ندارد و به دليل شرايطي که امروز جامعه دارد کانديدا شدن خاتمي انتخابات را داغ مي کند. اما آمدن وي نه به مصلحت اش است نه مي آيد و اگر هم بيايد موفق نمي شود لذا به تشخيص من ايشان نخواهد آمد. او آدم باهوشي است و با هزينه فايده کردن به اين نتيجه نخواهد رسيد.
    حذف از نظام بين‌المللي ممکن نيست چرا که تمام ساختار جهاني به هم مرتبط است. آيا شما مي توانيد در اين نظام بگوئيد من هيچ ارتباطي با بانک‌هاي بين المللي نمي خواهم داشته باشم و تنها مايل به فعاليت در چار ديواري کشور خودم را هستم. خريد، فروش، دانش، فناوري و محيط زيست را بادي چه کنيم؟ اين هرگز شدني نيست. مگر ما معتقد نيستيم که با ظهور حضرت حتما، قطعا و جزما مديريت آتيه دنيا بر اساس نوع تفکرات ما خواهد بود؟ و اين به معناي بودن در صحنه هاي بين‌المللي است. بايد ما از موضع اقتدار در نظام بين المللي باشيم. ما بايد در جهان و منطقه تعامل خود را با حفظ اصول و اقتدار خودمان داشته باشيم. 30 سال مقاومت کرديم و الان به اين مرحله رسيده ايم که بدون پيش شرط مذاکره را براي حل قضيه ادامه دهيم و نه مذاکره در خصوص آنچه که غرب مي خواهد. مسئله اين است. حضرت آقا گفتند که ما مخالف مذاکره نيستيم. علت درست بودن اين مقاومت 8 سال اخير دقيقا همين بود.