صدای پای صلح ایران و اعراب
خاورمیانه
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان -
صدای پای صلح ایران و اعراب
k ٣٢
٣٢
روزنامه سازندگی / متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
مقامات سعودی و اماراتی در هفتههای اخیر اعلام کردهاند دیپلماسی و گفتوگو با ایران را به گزینه نظامی ترجیح میدهند؛ دلیل این تغییر رویکرد اعراب چیست؟
ساناز نفیسی| مواضع عربستان و امارات در ارتباط با ایران تغییر کرده است. دو بازیگری که زمانی از سیاستهای تهاجمی ایالات متحده در منطقه حمایت میکردند، حالا از گفتوگو میگویند و دیپلماسی. همهچیز با توقیف نفتکش بریتانیایی توسط سپاه در 20 ژوئیه (28 تیرماه) آغاز شد. سپاه اعلام کرد که نفتکش مزبور به واسطه رعایت نکردن قوانین و مقررات بینالمللی دریایی در تنگه هرمز توقیف شد. بعد از انتشار این خبر و در میانه کنش و واکنشهای لفظی لندن و تهران، عادل الجبیر با انتشار پیامی در توئیتر اقدام ایران را نقض قوانین بینالمللی خواند و همزمان مقامهای رسمی ریاض بهخصوص محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور و امارات از قدرتهای جهانی و امریکا خواستند تا به اقدامهای (به ادعای آنها بیثبات کننده) ایران پایان دهند. این دو بازیگر خواهان تکرار عملیاتی مشابه عملیات موسوم به «اراده جدی» بودند که در جریانش ارتش امریکا در سالهای 1987 و 1988 یعنی در زمان جنگ نفتکشها از نفتکشهای کویتی حراست میکرد. اما سکوت امریکا یا به بیانی بهتر انفعال این بازیگر موجب شد تا ریاض همگام با ابوظبی سیاستهایشان را در ارتباط با تهران بازتعریف کنند. عربستان در نخستین گام نفتکش ایرانی موسوم به «Happiness» را که به دلیل نقص فنی به اجبار به بندر جده عربستان منتقل شده بود، آزاد کرد. این کشتی در چند ماه توقیفش با وجود رفع نقص و تعمیر اجازه خروج نداشت. ریاض حتی به بهانه هزینههای تعمیر و نگهداری از این نفتکش مبلغی بالغ بر ده میلیون دلار از ایران دریافت کرد. اما بعد از ماجرای نفتکش بریتانیایی و واکنش منفعلانه امریکا به خواسته عربستان و امارات، این دو بازیگر اندکی از موضع خصمانهشان عقب نشستند. آزادی نفتکش ایرانی با استقبال مقامهای رسمی تهران روبهرو شد. سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به اقدام ریاض از این بازیگر برای ارائه خدمات و تسهیلات لازم در خصوص نفتکش ایرانی قدردانی کرد. بعد از چندین سال تنش، این پیامهای دیپلماتیک را شاید بتوان تلاش نخست برای کاهش تنش و هموار ساختن مسیر رایزنیها تلقی کرد.
اولین سیگنال مثبت
27 جولای سخنان بدالله المعلمی، نماینده دائم عربستان در سازمان ملل توجه همگان را جلب کرد. او از لزوم پایان جنگ در یمن گفت، مسئلهای که ایران نیز سالهاست بر آن تاکید دارد و در ادامه رسما اعلام کرد که کشورش (عربستان) خواستار جنگ با ایران نیست. از همین رو در جستجوی زمینه مشترک برای آغاز تعامل دیپلماتیک با تهران است. تعامل دیپلماتیک همان مسئلهای بود که ایران بارها بر آن تاکید کرده بود و با توسل بدان از بازیگران منطقهای خواست به جای تکیه بر حمایتهای فرامنطقهای، بستر را برای رایزنیهای منطقهای در چارچوبی که حسن روحانی و محمد جواد ظریف، رئیسجمهوری و وزیر خارجه کشورمان از آن تحت عنوان «مجمع گفتوگوهای منطقهای در خلیج فارس» یاد میکنند، هموار کنند. به بیانی دیگر اظهارت نماینده عربستان در سازمان ملل سیگنال مثبتی بود به اظهارات وزیر خارجه کشورمان در میانه اوجگیری تنشها. ظریف در آن برهه زمانی ضمن رد ادعای ریاض مبنی بر تلاش ایران برای ناامن کردن منطقه رسما اعلام کرد: «جمهوری اسلامی درهای مذاکره را روی همسایگانش نبسته است. اگر ریاض آماده گفتوگو باشد ایران نیز آماده است» ظریف حتی در آن مقطع از امارات که در قالب متحد نزدیک ریاض تعریف شده نیز خواست تا با تغییر سیاستهایش فرصت را برای گفتوگو هموار سازد.
امارات از عربستان پیشی گرفت
امارات در قیاس با عربستان زودتر از موعد سیاستهایش را در ارتباط با ایران بازتعریف کرد. کاهش 50 تا 75 درصدی نظامیان اماراتی در یمن و همچنین انتقال سامانههای دفاعی پاتریوت به خاک ابوظبی به شکلی ضمنی همراستا با خواست ایران برای پایان یافتن درگیریها در یمن بود. هرچند این حقیقت را باید لحاظ کرد که امارات بعد از موضع مبهم ترامپ در حمله به نفتکشهای اماراتی برخلاف عربستان که انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه رفته بود، موضع معتدلتری را اتخاذ کرد و در جریان تحقیقات سازمان ملل در مورد حوادث بندر فجیره بدون نام بردن از کشوری صرفا گفت عامل این حملات یک بازیگر دولتی است. در همان برهه زمانی برخی ناظران گفتند که ابوظبی از منظر سیاست منطقهای از ریاض فاصله گرفته است. این بازیگر میخواهد به جای تکیه بر قدرت سخت با پیروی از دیپلماسی و رایزنی و گفتوگو بستر را برای تحقق منافعش هموار کند. میدل ایست طی تحلیلی به قلم اندرس کریج در این باره نوشت: «اماراتیها بدون اعلام رسمی به ایران سفر کردند تا بگویند خواستار درگیری نیستند و به قدرت نرم بیش از قدرت سخت باور دارند. امارات بدون هماهنگی با واشنگتن سیاستش در ارتباط با ایران را تغییر داد چراکه این بازیگر برخلاف عربستان در ارتباط با مقولههایی چون امنیت به شکلی یکجانبه و مستقل و بدون تکیه بر قدرتهای دیگر سیاستگذاری و تصمیمسازی میکند. این حقیقتی است که از سال 2014 امارات بر آن متمرکز شد و تلاش کرد تا در ارتباط با بازیگرانی چون یمن، لیبی و قطر سیاست مستقل از امریکا اتخاذ کند. هرچند در این میان گاها با ریاض همصداییهایی هم داشت».
هم صدایی دو متحد
بعد از رسانهای شدن خبر سفر گروهی اماراتی به ایران و رایزنی مقامهای این دو بازیگر، زمزمههایی هم درمورد تغییر مواضع عربستان نسبت به ایران نیز مطرح شد. در جریان این سفر انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات متحده عربی در توئیتر خود نوشت که موضع امارات متحده عربی و عربستان سعودی درباره ایران همسو است و دو کشور رویکرد سیاسی را به مواجهه ترجیح میدهند. همزمان با انتشار این پیام، خبر استقبال بیسابقه از حجاج ایرانی به گوش رسید. رسانهها با انتشار تصاویری نوشتند که عربستان با شیرینی و گلاب از زائرین ایرانی پذیرایی کرده است. این مسئله در کنار موضعگیری اخیر احمد بن عبدالعزیز، برادر پادشاه عربستان بیش از هر زمان دیگر احتمال تعدیل موضع عربستان را تقویت کرد. احمد از مخالفان محمد بن سلمان است و از معدود شاهزادگانی است که میتواند به راحتی و به شکلی علنی سیاستهای شاهزاده سعودی را که روزی گفته بود جنگ را به خاک ایران خواهد کشاند، به چالش بکشد. برادر ملک سلمان اخیرا گفته که رویارویی با ایران نتایج فاجعهباری برای عربستان به دنبال خواهد داشت. برادر پادشاه همچنین تلاش محمد برای پیوستن به ائتلاف آمریکایی- انگلیسی را به چالش کشید و رسما اعلام کرد که ریاض باید به جای همراهی با پروژههای دونالد ترامپ که صرفا زمینه ساز تنش است برای همکاری و انسجام تلاش کند. در این میان برخی رسانهها مدعی شدند که مقامهای ایران و سعودی 2 اگوست با یکدیگر دیدار داشتند. میدل ایست آنلاین در همین راستا به نقل از منابع بعثه حج عراق نوشت: «این دیدار بعد از سفر هیئت اماراتی به تهران انجام شده است. هنوز مشخص نیست رایزنی در چه سطوحی انجام شده است و تنها اطلاعاتی که از این نشست در اختیار رسانهها قرار گرفته غیرعلنی بودن آن بود».
کاهش تنشهای منطقهای چگونه ممکن شد؟
سیاستهای مبهم و ضد و نقیض ایالات متحده و غیرقابل پیشبینی بودن دونالد ترامپ موجب شده تا عربستان و امارات در ارتباط با ایران از سیاستهای تعدیل شدهای پیروی کنند. این دو بازیگر به خصوص امارات بهخوبی درک کردهاند که در صورت تداوم تنشها و وقوع جنگی احتمالی، آمریکا از این کشور و سعودی حمایت لازم را نخواهد کرد. از همین رو عربستان و امارات به خط مقدم نبرد تبدیل خواهند شد و بهواسطه ویژگیهای ژئوپلتیکشان هزینههای سنگینی را باید بپذیرند. از همین رو ریاض و ابوظبی که از سال 2015 همصدا با رادیکالهای امریکایی فشارها بر ایران را افزایش دادند به ناگاه مسیرشان را تغییر داده و در ظاهر تلاش دارند تا به واسطه دیپلماسی به تنشها پایان دهند. امارات بیش از عربستان خواهان این تغییر راهبردی بود زیرا ابوظبی به واسطه تحریمهای ایران و از آنجایی که تهران شریک تجاری قابل اطمینانی برای این کشور قلمداد میشد، تحت فشار بود. طبیعتا همصدایی استراتژیک امارات و عربستان که اولی پررنگتر است میتواند زمینه را برای کاهش تنشها هموار کند. با این حال درباره اینکه این سیاست اعلامی تداوم خواهد داشت یا نه، از هماکنون نمیتوان اظهار نظر کرد. ابوظبی بیش از ریاض خواهان پایان تنش است. چراکه برای هر پیشرفتی در دو حوزه اقتصاد و امنیت نیازمند یاری ایران است. عربستان هم فعلا به واسطه انفعال امریکا با متحد منطقهایاش یکصدا شده است. تهران از سیاستهای کنونی این دو بازیگر منطقهای استقبال کرده است. ظریف روز دوشنبه در مصاحبه با شبکه خبری المسیره بار دیگر تاکید کرد که از مذاکره با عربستان و سایر همسایگان منطقهای استقبال خواهد کرد. او این بار هم از پایان جنگ یمن گفت. جنگی که امارات به عنوان یکی از بازیگران درگیر فعلا از آن کنار کشیده است و این احتمال وجود دارد که عربستان با تداوم این مسیر زمینه را برای آغاز رایزنیهای یمنی- یمنی، آنچه ایران از ابتدا بر آن تاکید داشت هموار کرده و خود را از این باتلاق پنج ساله بیرون بکشد.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/82372/