بزرگنمايي:

سرزمين ايرانيان- نه جهادگر بودن کار راحتي است و نه خبرنگار بودن. چه دشوارتر مي‌شود که فردي بخواهد اين دو عرصه را همزمان با هم تجربه کند. در حالي که همه دکتر علي منتظري را به عنوان يک جهادگر و پژوهشگر برتر مي‌شناسند، ولي او از سال 1352 يعني از همان دوران نوجواني فعاليت خود را در عرصه خبر با عنوان خبرنگار افتخاري در مجله " پيام شادي" آغاز کرد. اين شروع کار او در عرصه مطبوعات بود که بعدها با حضور در نشريه‌هايي نظير "دانشگاه انقلاب"، "نمايش" و "اطلاعات علمي" و برخي نشريه‌هاي ديگر کار خود را ادامه داد. فعاليت شخصيت پويا و تلاشگر وي به همين جا ختم نشد و فعاليت خود را با تلاش در عرصه پژوهش به ا وج رساند تا جايي که در سال 2014به عنوان يک درصد دانشمندان برتر جهان در زمينه " علوم اجتماعي در پزشکي" در رتبه بندي ESI معرفي شد.

روايت دکتر منتظري از کار خبري خود اين گونه است:

 "در سال 1352 به عنوان خبرنگار افتخاري مجله « پيام شادي» که ويژه کودکان و نوجوانان بود انتخاب شدم. از همان سال‌ها سياه مشقي مي‌کردم  اما کار جدي رسانه‌اي من پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تشکيل جهاد دانشگاهي و آغاز  انتشار مجله «‌دانشگاه انقلاب » ارگان جهاددانشگاهي به سردبيري "فرامروز حق شناس" بود که به اواخر سال 1359 باز مي‌گردد. کار عمده من ويراستاري، خبرنگاري و مصاحبه با شخصيت‌ها و نوشتن نقد هنري بود. در آن دوران چندين مصاحبه مهم انجام شد که من هم نقش کوچکي در آن داشتم از جمله اين‌ها، مصاحبه با "رهبر معظم انقلاب اسلامي"، "مرحوم آيت‌الله  هاشمي رفسنجاني"، "نخست وزير وقت"، "دکتر شريعتمداري"، "دکتر محمدعلي نجفي"، "دکتر عبدالکريم سروش" و چند مصاحبه ديگر که يادم نيست. اين مصاحبه‌ها در آن روزگار بازتاب وسيعي داشت."

وي در ادامه مي گويد: در اواخر دهه شصت با روحاني مجاهد حجه‌اسلام والمسلمين سيد محمود دعايي مدير مسئول روزنامه اطلاعات آشنا شدم و به دعوت ايشان هفته نامه‌اي به نام «‌اطلاعات علمي» را تاسيس کرديم. بعدها اين هفته نامه به ماهنامه تبديل شد و اکنون نيز انتشار مي‌يابد. سال‌ها سردبيري اين مجله را به عهده داشتم و بنابر ضرورت‌هايي حضرت آقاي دعايي همزمان سردبيري مجله جوانان را نيز به من سپردند. دوران همکاري با موسسه اطلاعات براي من بسيار آموزنده و خاطرانگيز است. درآنجا دوستان خوبي هم يافتم. مثل جلال رفيع، سيد احمد سام، فتح‌الله جوادي، علي فتح‌الله‌زاده و بسياري ديگر که ذکر نامه آنها شما را خسته مي‌کند.

رييس سابق جهاد دانشگاهي همچنين به نقش رسانه‌ها در زندگي مردم اشاره مي‌کند و مي‌افزايد: امروز رسانه‌ها نقش بسيار برجسته‌اي در زندگي مردم ايفا مي‌کنند. لذا خبرنگاران بايد نسبت به اين نقش خود بيش از ديگران حساس باشند و به آن اهميت بدهند. خبرنگاري به حضور در يک رويداد و تنظيم يک خبر ختم نمي‌شود. آثار و  تبعات يک خبر گاهي تا مدت‌ها فضاي اجتماعي را درگير خود مي‌کند. بنابراين خبرنگاران در مورد هر خبر و نحوه تنظيم آن بايد توجه کافي مبذول دارند. علاوه بر دقت، صحت و درست نويسي هم نکته‌اي است که بايد بدان پرداخت و آن را تمرين کرد. نکته ديگري که خبرنگاران بايد بدان دقت داشته باشند، توجه به مسائل اصلي و پرهيز از حاشيه‌ها است. متاسفانه در حال حاضر بسياري از خبرنگاران ما خبرنگار نيستند، حاشيه پردازند. ما نبايد با پرداختن به حاشيه‌ها موضوعات اصلي را به حاشيه برانيم و حاشيه‌ها را تيتر اصلي خود کنيم و  افکار عمومي  و مردم را درگير موضوعاتي کنيم که  فقط مي‌تواند  روح و روان آنها را  آزار دهد.

اين دانشمند جهاد دانشگاهي، نقش خبرنگاران را در ارتقا سلامت روان جامعه، مهم ارزيابي مي‌کند و مي‌گويد: به نظر من خبرنگاران مي‌توانند نقش مهمي در ارتقاء سلامت روان جامعه ايفا کنند. تقريبا همه ما مي‌دانيم که دروغ نبايد گفت و نوشت و اين در کار خبرنگاري يک اصل مهم است ولي آيا ما مجاز هستيم هر « راستي» را بازتاب دهيم ولو با تحميل هزينه گزاف به جامعه؟! موضوع ديگري که در همين ارتباط قابل تذکر است اين است که ما  بايد  توجه داشته باشيم تا از کاه، کوه  و از کوه، کاه نسازيم. درشت نمايي بيش از حد و يا فراموشي عمدي رويدادها  کاري غير اخلاقي و غير حرفه‌اي است. علاوه  بر اينها خبرنگاران بايد توجه داشته باشند که  متاسفانه عده‌اي  وجود دارند که شهوت مطرح شدن در رسانه‌ها را  دارند و هر روز با عنوان و شکلي مي‌خواهند خود را  هم به جامعه تحميل  کنند. اگر چه اين  افراد کمتر توفيق پيدا مي‌کنند ولي به هر حال خبرنگاران در مواجه با اين افراد بايد هوشيار باشند و به سادگي تسليم آنها نگردند. در اين زمينه ما انتظار داريم خبرنگار زيرک باشد و هوشيار.  و نکته آخر ولي بسيار مهم توجه خبرنگاران عزيز به اخلاق حرفه‌اي است. اخلاق حرفه‌اي  به ما يادآوري مي‌کند که خود را  به کسي و جرياني نفروشيم و آخرت خود را براي دنياي ديگران خراب نکنيم. مرزهاي اخلاقي و ارزش‌هاي اعتقادي جامعه را پاس بداريم و از اينکه قُبح پديده‌اي قبيح را بزدايم جدا پرهيز کنيم.

دکتر منتظري در خصوص خاطره خود از تاسيس خبرگزاري ايسنا نيز مي‌گويد: با آن که تولد يک خبرگزاري مستقل در سال 1378 پديده‌اي نوظهور بود،‌ اما با توجه به عملکرد خوب اعضاي ايسنا و مدير عامل هوشمند آن، من هرگز شکوه‌اي از ايسنا نديدم و به ياد ندارم که مقامات عالي و ارشد کشور بخواهند در مورد مشي ايسنا و اخبار آن اعمال سليقه نمايند. به دليل همين ويژگي فوق بود که استحکام خوبي در شاکله ايسنا و عملکرد آن به وجود آمد و اين خبرگزاري را به يک منبع خبري موثق،‌ موثر و پيشرو تبديل کرد. در واقع خبرگزاري دانشجويان ايران نشان داد هرگاه به جوانان اعتماد شود آنها مي‌توانند کارهاي بزرگي را به سر انجام برسانند.